:

1. آیه شریفه 190 سوره مبارکه بقره :
" وَقَاتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلاَتَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبِّ الْمُعْتَدِینَ"
" و در راه خدا با آنان که به جنگ و دشمنی شما برخیزندجهاد کنید، لکن ازحد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد."
این آیه یکی از مصادیق ممنوعیت تولید و استفاده ازبمب اتمی درقرآن کریم به شمار می رود که درعرصه قوانین جنگی غیرقابل تغییربین مسلمانان وغیرمسلمانان فرموده است:
این آیه شریفه با وجود ایجاز واختصار درعبارت، دارای آنچنان مفاهیم بلند و برخورداری از اطلاق وعموم می باشد که می توان مصادیق وموضوعات مختلف و نوپیدا را با آن تطبیق نمود. بر همین اساس فقها ومفسران درتفسیر و تبیین کلمه " اعتداء" درآیه شریفه فوق، آن را شامل تعـدّی وتجاوز از حدود وفرمان الهی درجنگ دانسته اند " وپرواضح است که استفاده از سلاح های کشتارجمعی نظیربمب اتم که نظامیان وغیرنظامیان وهرآنچه درشعاع انفجاری- تشعشعی آن است را ازبین می برد، مصداق کامل تجاوز ازحددستورات الهی است واز دستورکارنظام اسلامی خارج.

2. آیه شریفه 8 سوره مبارکه مائده :
"یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‏ أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‏ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ" "ای کسانی که ایمان آورده اید،(در هرکار فردی واجتماعی) قیام کننده استوار و دائم برای خدا و گواهان به عدل و قسط باشید و هرگز دشمنی با گروهی شما را برآن ندارد که عدالت نکنید، عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتراست، وتقوا پیشه کنید که همانا خداوند به آنچه می کنید آگاه است".
مفاد این آیه شریفه نیز نشان می دهد کاربرد هرگونه سلاح وابزار جنگی نظیرسلاح های کشتارجمعی علیه دشمنان، مجاز نبوده ورزمندگان اسلام از 14 قرن قبل نسبت به این قبیل قوانین بین المللی اسلام ناب ومحدودیت های جنگی اسلام ناب که درمیدان جنگ هم اصل اعتدال وعدالت را تجویز نموده است آشنا وبه آن عمل نموده و خواهند نمود.

3. آیه شریفه ٣٢، سوره مبارکه مائده :
در رابطه با منع آدم کشی جز در قبال قتل نفس یا فساد در روی زمین فرموده :" مِنْ أَجْلِ ذَلِکَ کَتَبْنَا عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا وَلَقَدْ جَاء تْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِکَ فِی الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ.به خاطر همین ماجرا بود که ما به بنى اسرائیل اعلام کردیم که هرکس یک انسان را بکشد بدون اینکه اوکسى را کشته باشد ویا فسادى در زمین کرده باشد، مثل این است که همه مردم را کشته، (چون انسانیت را مورد حمله قرار داده که در همه یکى است )، و هرکس یک انسان را از مرگ نجات دهد مثل این است که همه را از مرگ نجات داده و با اینکه رسولان ما براى بنى اسرائیل معجزاتى روشن آوردند. با این حال بسیارى از ایشان بعد از آن همه پیامبر (که برایشان بیامد) در زمین زیاده روى مى کنند.مفاد این آیه شریفه به نحو روشن تری حدود قتال بادشمن درمیدان جنگ را نشان می دهد که فرموده، حق ندارید کسی را بکشید بدون این که آن فرد، کسى را کشته باشد ویا فسادى در زمین کرده باشد. بنابراین کاربرد سلاح های کشتارجمعی که درصورت انفجار بیش از نظامیان، مردم عادی شهرها ومناطق جمعیتی را نابود خواهد کرد، به طریق بالاتری مجاز نبوده ورزمندگان اسلام همچنان به این دستورات توجه نمودهو از آن عدول نخواهند نمود.

آیات بسیاری از نکوهش چنین جنایاتی وپرهیزدادن مسلمانان از کاربرد آن همراه با آیات فراوانی که از رعایت عدل وپرهیزاز ظلم به انسان ها، پرهیز از ظلم به غیرمسلمانان سخن رانده است وبالاتر از آن حتی در رعایت انصاف وخوشرفتاری نسبت به حیوانات، جانوران وگیاهان درآیات و روایات اسلامی کم نیست

ادامه در ادامه مطلب

........................................روایات و سیره معصومین هم موید این آیات می باشد :

1. پیامبر(ص) برای مقابله با دشمن هر راهی را جایز نمی دانستند. و سلاح های غیر متعارفی در زمان ایشان وجود داشت که پیامبر (ص) از استفاده آن ها نهی کرده بودند. نظیر استفاده از سم که می تواند مانند سلاح هسته ای، کشتار جمعی به وجود بیاورد.
على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم مسلمانان را نهى مى‏کرد، که (به هنگام جنگ، براى کشتار دشمن) سمّ در شهرهاى مشرکان بریزند.(1)

2. دستوراتی از سوی پیامبر (ص) به جهادگران داده می شد که مرزهایی در مقابله با دشمن برای آن ها تعیین می کند و هر نوع سرکوبی را برای کفار جایز نمی دانست:
امام صادق علیه السلام مى‏ فرماید: هر موقع که رسول خدا مى ‏خواست لشگرى اعزام کند، آنها را در مقابل خود مى‏ نشاند فرمانده و سپاه را به تقوا و پرهیزکارى امر مى ‏نمود و مى ‏فرمود: «... هیچ مقتولى را «مثله‏» (یعنى گوش و بینى و سایر اعضاى آنان را نبرید) و پیمانهاى خود را نشکنید، پیرمردان و پیرزنان و کودکان را نکشید و هیچ درختى را قطع نکنید مگر این که ناچار باشید و هر کس از مسلمانان اگرچه یک فرد عادى باشد، به یکى از کفار براى استماع کلام خدا امان داد، امان او را محترم شمارید، اگر اسلام را پذیرفت‏ برادر دینى شماست و گرنه او را به محل خود باز گردانید و از خداوند طلب یارى کنید.(2)

3. در جنگ صفین علیرغم اینکه ابتدا سپاه معاویه آب را بر روی سپاه حضرت علی(ع) بسته بودند، و بعد از پس گرفتن شریعه و در اختیار داشتن آب، مسلمانان می توانستند با بستن آب سپاه معاویه را به شدت تضعیف کنند، اما حضرت علی(ع) اجازه چنین کاری نداند:
على(ع) ما را به مقابله آنها فرستاد که تیراندازى کردیم و نیزه بکار بردیم آنگاه شمشیرها به کار افتاد و بر آنها فیروز شدیم و آب به دست ما افتاد و گفتیم «به خدا آب به آنها نخواهیم داد.» اما على(ع) کس پیش ما فرستاد که به قدر احتیاجتان آب بگیرید و به اردوگاهتان بازگردید و مانع آنها مشوید.(3)
لا تُقاتِلُوهُمْ حَتَّى یَبْدَؤُوکُمْ، فَإِنَّکُمْ- بِحَمْدِ اللَّهِ-عَلى حُجَّةٍ، وَ تَرْکُکُمْ إِیّاهُمْ حَتَّى یَبْدَؤُوکُمْ حُجَّةٌ اءُخْرى لَکُمْ عَلَیْهِمْ.فَإِذا کانَتِ الْهَزِیمَةُ بِإِذْنِ اللّهِ فَلا تَقْتُلُوا مُدْبِرا، وَلا تُصِیبُوا مُعْوِرا، وَ لا تُجْهِزُوا عَلى جَرِیحٍ، وَ لا تَهِیجُوا النِّساءَ بِاءَذىً،...، با آنان مجنگید تا آنان جنگ را بیاغازند. سپاس خدا را، که حجت با شماست. و اگر واگذارید تا آنان جنگ را آغاز کنند، این هم حجتى دیگر است به سود شما و زیان ایشان . هرگاه ، به اذن خدا، روى به هزیمت نهادند، کسى را که پشت کرده و مى گریزد، مکشید و آن را که از پاى افتاده است ، آسیب مرسانید و مجروح را زخم مزنید و زنان را میازارید...
مفاد این فرمان نهج البلاغه نیز که ممنوعیت آزار به زنان، ممنوعیت کشتن دشمن را درحین فرار، ممنوعیت آسیب رساندن به دشمنی که ازپا افتاده است را صادرفرموده اند به روشنی نمایانگراین حقیقت دینی است که پیروان آن حضرت از جمله نظام اسلامی ایران،این دستورات حضرت را نصب العین خود قرارداده و خواهند داد.

4. نامه 12 نهج البلاغه امیرالمؤمنین( ع ) به معقل بن قیس ریاحى آنگاه که او را به سه هزار سپاهى برمقدمه به شام مى فرستادندفرمودند:اتَّقِ اللَّهَ الَّذِی لا بُدَّ لَکَ مِنْ لِقائِهِ، وَ لا مُنْتَهَى لَکَ دُونَهُ، وَ لا تُقاتِلَنَّ إِلا مَنْ قاتَلَکَ.از خدایى که بناچار، روزى با او دیدارخواهى کرد و جز درگاه او پایانى ندارى ، بترس. جنگ مکن مگر با آنکه با تو بجنگد. مفاد این فرمان نهج البلاغه نشان می دهد که از نص قرآن کریم اخذ شده و مقررات جنگی سپاهیان اسلام با دشمنان درمیدان جنگ را نشان می دهد که فرموده، حق ندارید باکسیکه با شما جنگ نمی کند، بجنــگیـــد.

1. النوادر للراوندی، ص: ۳۲.
2. تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة،ج‏۱۵ ،ص ۵۸.
3. تاریخ ‏الطبری/ترجمه، ج‏۶، ص:۲۵۱۳.

منبع مرکز ملی پاسخگویی به مسائل دینی