براى تربیت این انسان، باید از جاى دیگرى شروع کرد.
باید آگاهى داد و براى آگاهى دادن، باید خدا را در دلها بزرگ کرد که آدمى به اندازه معبودها و محبوبهایش حرکت خواهد کرد.
اسلام از اینجا شروع مى کند. حال سؤال این است که چه وقت خدا در دلها بزرگ مى شود؟ آدمى هنگامى که به حقارت خود معتقد است، چگونه مى تواند عظیمى را انتخاب کند؟!
مادام که بینش انسان دگرگون نشده باشد و خود را چیز دیگرى ندیده باشد، مادام که خود را نشناخته باشد، از بتهایش جدا نمى شود. اگر او را از یک بت جدا کنند، به بت دیگرى مى چسبانند. اگر الجزایر از فرانسه جدا شود، به جاى دیگر بسته مى شود. اگر از یک نوع استثمار رها شود، در یک نوع استثمار دیگر مى افتد؛ که: «فَمَاذَا بَعْدَ الحَقِّ الَّا الضَّلَال»؛ بعد از حق، جز ضلال و سر در گمى چیز دیگرى نیست.
وقتى خدا در دل تو بزرگ شد، لباس اطاعت غیر او از تن تو بیرون خواهد آمد: «وَ ثِیابَکَ فَطَهِّر» و لباس تقوا را به تن خواهى کرد.
این لباسى است که او براى تو نازل کرده و خاصیتش این است که بدى هاى تو را تبدیل مى کند و عیبهاى تو را مى پوشاند.
شیاطین، تو را از این لباس جدا مى کنند تا بدى هایت را نشان دهند، ولى خداى تو، بدى هاى تو را با آن لباس تبدیل مى کند.
استاد علی صفایی حائری
حرکت، ص 257. عین صاد دات آی آر