نگارنده بر این عقیده است که در میان پاسخهای متعدد و مختلف داده شده به او، پاسخگویان فرهیخته کمتر به دلایل فلسفی بحث اشاره کردهاند. بنابر این نگارنده چنانکه وعده داده بود، در این نوشتار با در نظر گرفتن دلایل فلسفی در قالب پاسخهای کوتاه که خارج از حوصله خوانندگان نباشد، به نقد و بررسی نظریات هاوکینگ میپردازد و تحلیل خود را در این زمینه به روشنی تقدیم میکند.
در این مقاله ضمن احترام به مقام علمی پروفسور هاوکینگ و تلاش خستگیناپذیر ایشان در کشف رازهای خلقت و آفرینش جهان، بر ضرورت گفت و گوی علمی و فلسفی تاکید میگردد. بحث از آغاز و انجام جهان از مقولات مشترک سه حوزه معرفت بشری یعنی علم، دین و فلسفه است که از قدیم مورد عنایت صاحب نظران این سه حوزه بوده و آنچه که تذکّر آن ضروری به نظر میرسد لزوم توجه خوانندگان محترم به حیطههای گوناکون و اصول و مبانی هر یک از این معرفتهاست. مشترک بودن موضوع مورد مطالعه در حوزههای مختلف نباید موجب غفلت از محدوده و ابزار شناختی آن حوزهها گردد. طبق باورهای دینی و فرهنگی، طرح این گونه مسایل، نشانه خردمندی و زمینهساز رشد و بالندگی و تثبیت اندیشههاست. در مورد آنچه صاحب نظران محترم در نقد اظهارات استیون هاوکینگ بیان داشتهاند مطالبی را به اختصار بیان میدارم.
اهمیت فلسفه
از آنجا که ذهن انسان بیشتر با مفاهیم حسّی و مادی اُنس دارد، کار تفکر و تعمّق در مسایل ماورای طبیعت را دشوار میسازد. بدون شک، معانی و مفاهیمی که در سطح تعقلات فلسفی ظاهر میگردد یک ظرفیت ذهنی و گنجایش فکری خاصی را میطلبد، که علاقهمندان به این گونه مباحث باید سعه صدر بیشتری داشته و با حوصله و مطالعه کافی مطالب را پیگیری نمایند و از هرگونه شتابزدگی و تعصّب در قضاوت بپرهیزند. امروزه بر کسی پوشیده نیست که فلسفه مادر علوم است و تکیهگاه تمامی علوم در دنیا موضوعات، مبادی و منابعی است که فلسفه در اختیار علوم میگذارد؛ گذشته از این، موضوعاتِ بسیاری از آن علوم را فلسفه تأمین میکند.
رابطه علم و دین
از مباحث لازم در مطالعه خداشناسی در عصر حاضر، آشنایی با موضوع «علم و دین» از مسایل کلام جدید است. «تحلیل و تبیین رابطه علم و دین، نزد صاحب نظران به ویزه فیلسوفان دین، از اهمیت خاصی برخوردار است؛ زیرا کشف ترابط یا تعارض علم و دین، در بالندگی معرفت دینی و علمی و در نهایت کشف حقبقت موثر است. ادامه مطلب