دانلود پوستر در کیفیت اصلی از سایت منبع
اولین درس امام صادق علیهالسلام برای ما منتسبین به آن بزرگوار باید استمرار جهاد و مبارزهی خستگیناپذیر باشد و همان استمرار مبارزه بود که شعلهی مقدس فکر آن حضرت را تا امروز در دنیا نگه داشت.
دانلود پوستر در کیفیت اصلی از سایت منبع
اولین درس امام صادق علیهالسلام برای ما منتسبین به آن بزرگوار باید استمرار جهاد و مبارزهی خستگیناپذیر باشد و همان استمرار مبارزه بود که شعلهی مقدس فکر آن حضرت را تا امروز در دنیا نگه داشت.
نکته مهم و اساسی این است که اگر آدمی به تمامی امکانات هم برسد، رنج فردا را با خود دارد. در دنیای متحول و با توجه به وقوف و خودآگاهی انسان وسعتی برای او نخواهد بود و امنی را نخواهد داشت؛ که در متن بهارش، ترس زمستان و پاییز را همراه دارد و در متن خوشی هایش، فردای رنجور و دیروز گرفتار را شاهد است و حزن از گذشته و خوف از آینده را با خود دارد.
استاد علی صفایی حائری(کتاب شرحی بر دعاهای روزانه حضرت زهرا_ص40)
انشارات لیلة القدر (مرکز نشر آثار )
نسخه قابل چاپ
:
1. آیه شریفه 190 سوره مبارکه بقره :
" وَقَاتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلاَتَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبِّ الْمُعْتَدِینَ"
" و در راه خدا با آنان که به جنگ و دشمنی شما برخیزندجهاد کنید، لکن ازحد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد."
این آیه یکی از مصادیق ممنوعیت تولید و استفاده ازبمب اتمی درقرآن کریم به شمار می رود که درعرصه قوانین جنگی غیرقابل تغییربین مسلمانان وغیرمسلمانان فرموده است:
این آیه شریفه با وجود ایجاز واختصار درعبارت، دارای آنچنان مفاهیم بلند و برخورداری از اطلاق وعموم می باشد که می توان مصادیق وموضوعات مختلف و نوپیدا را با آن تطبیق نمود. بر همین اساس فقها ومفسران درتفسیر و تبیین کلمه " اعتداء" درآیه شریفه فوق، آن را شامل تعـدّی وتجاوز از حدود وفرمان الهی درجنگ دانسته اند " وپرواضح است که استفاده از سلاح های کشتارجمعی نظیربمب اتم که نظامیان وغیرنظامیان وهرآنچه درشعاع انفجاری- تشعشعی آن است را ازبین می برد، مصداق کامل تجاوز ازحددستورات الهی است واز دستورکارنظام اسلامی خارج.
2. آیه شریفه 8 سوره مبارکه مائده :
"یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ" "ای کسانی که ایمان آورده اید،(در هرکار فردی واجتماعی) قیام کننده استوار و دائم برای خدا و گواهان به عدل و قسط باشید و هرگز دشمنی با گروهی شما را برآن ندارد که عدالت نکنید، عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتراست، وتقوا پیشه کنید که همانا خداوند به آنچه می کنید آگاه است".
مفاد این آیه شریفه نیز نشان می دهد کاربرد هرگونه سلاح وابزار جنگی نظیرسلاح های کشتارجمعی علیه دشمنان، مجاز نبوده ورزمندگان اسلام از 14 قرن قبل نسبت به این قبیل قوانین بین المللی اسلام ناب ومحدودیت های جنگی اسلام ناب که درمیدان جنگ هم اصل اعتدال وعدالت را تجویز نموده است آشنا وبه آن عمل نموده و خواهند نمود.
3. آیه شریفه ٣٢، سوره مبارکه مائده :
در رابطه با منع آدم کشی جز در قبال قتل نفس یا فساد در روی زمین فرموده :" مِنْ أَجْلِ ذَلِکَ کَتَبْنَا عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا وَلَقَدْ جَاء تْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِکَ فِی الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ.به خاطر همین ماجرا بود که ما به بنى اسرائیل اعلام کردیم که هرکس یک انسان را بکشد بدون اینکه اوکسى را کشته باشد ویا فسادى در زمین کرده باشد، مثل این است که همه مردم را کشته، (چون انسانیت را مورد حمله قرار داده که در همه یکى است )، و هرکس یک انسان را از مرگ نجات دهد مثل این است که همه را از مرگ نجات داده و با اینکه رسولان ما براى بنى اسرائیل معجزاتى روشن آوردند. با این حال بسیارى از ایشان بعد از آن همه پیامبر (که برایشان بیامد) در زمین زیاده روى مى کنند.مفاد این آیه شریفه به نحو روشن تری حدود قتال بادشمن درمیدان جنگ را نشان می دهد که فرموده، حق ندارید کسی را بکشید بدون این که آن فرد، کسى را کشته باشد ویا فسادى در زمین کرده باشد. بنابراین کاربرد سلاح های کشتارجمعی که درصورت انفجار بیش از نظامیان، مردم عادی شهرها ومناطق جمعیتی را نابود خواهد کرد، به طریق بالاتری مجاز نبوده ورزمندگان اسلام همچنان به این دستورات توجه نمودهو از آن عدول نخواهند نمود.
آیات بسیاری از نکوهش چنین جنایاتی وپرهیزدادن مسلمانان از کاربرد آن همراه با آیات فراوانی که از رعایت عدل وپرهیزاز ظلم به انسان ها، پرهیز از ظلم به غیرمسلمانان سخن رانده است وبالاتر از آن حتی در رعایت انصاف وخوشرفتاری نسبت به حیوانات، جانوران وگیاهان درآیات و روایات اسلامی کم نیست
ادامه در ادامه مطلب
اصل ولایت داشتن فقیه بنا بر نظر همه فقها از جمله آیت الله خویی به طور یقینی ثابت است. آنچه مورد اختلاف است حدود اختیارات فقیه و میزان اثبات آن از طریق ادله است. بسیاری از فقهای بزرگ شیعه همواره در طول غیبت ولایت فقیه را با توجه به نیابت و انتصاب فقیه جامع الشرایط از طرف معصومین (ع) اثبات نموده اند و برخی از فقها همانند شیخ انصاری، آیت الله خویی و آیت الله جواد تبریزی، ولایت را از طریق حسبه برای فقیه ثابت می دانند. با این توضیح که تصدی در امور حسبیه، مانند ایجاد نظم در جامعه، اجرای احکام انتظامی اسلام و حفاظت از مصالح همگانی و آنچه مربوط به مصالح عامه امت اسلامی است، ضرورت هایی است که شرع مقدس درباره آن، اهمال را جایز نمی داند و قدر متقین برای تصدی آن، فقهای جامع الشرایط می باشند. به عنوان نمونه آیت الله خوئی درباره اجرای حدود شرعی (احکام انتظامی اسلام) که بر عهدهحاکم شرع (فقیه جامع الشرائط) است، میفرماید: «این مساله بر پایه دو دلیل استوار است: اولا، اجرای حدود - که در برنامه انتظامی اسلام آمده - همانا در جهت مصلحت همگانی و سلامت جامعهتشریع گردیده است تا جلو فساد گرفته شود و تبهکاری و سرکشی و تجاوز نابود و ریشهکن گردد. و اینمصلحت نمیتواند مخصوص به زمانی باشد که معصوم حضور دارد، زیرا وجود معصوم در لزوم رعایتچنین مصلحتی که منظور سلامت جامعه اسلامی است، مدخلیتی ندارد. و مقتضای حکمت الهی کهمصلحت را مبنای شریعت و دستورات خود قرار داده، آن است که این گونه تشریعات، همگانی و برایهمیشه باشد. ثانیا ادله وارده در کتاب و سنت، که ضرورت اجرای احکام انتظامی را ایجاب میکند، اصطلاحا اطلاقدارد، و برحسب حجیت «ظواهر الفاظ»، به زمان خاصی اختصاص ندارد. لذا چه از جهت مصلحت و زیربنای احکام، مساله را بررسی کنیم، یا از جهت اطلاق دلیل، هر دو جهتناظر به تداوم احکام انتظامی اسلام است، و هرگز نمیتواند به دوران حضور اختصاص داشته باشد. در نتیجه، این گونه احکام، تداوم داشته و به قوت خود باقی است و اجرای آن در دوران غیبت نیز دستورشارع است، بلی در این که اجرای آن بر عهده چه کسانی است، بیان صریحی از شارع نرسیده و از دیدگاهعقل ضروری مینماید که مسؤول اجرایی این گونه احکام، آحاد مردم نیستند، تا آنکه هرکس در هر رتبه ومقام، و در هر سطحی از معلومات باشد، بتواند متصدی اجرای حدود شرعی گردد زیرا این خود، اختلالدر نظام است، و مایه درهم ریختگی اوضاع و نابسامانی میگردد. علاوه آنکه در «توقیع شریف» آمده: « و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه احادیثنا، فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله». در پیش آمدها، به راویان حدیث ما (کسانی که گفتار ما را میتوانند گزارش دهند) رجوع کنید، زیرا آنان حجت ما بر شمایند، و ما حجتخدائیم. یعنی حجیت آنان به خدا منتهی میگردد. و در روایتحفص آمده: «اجرای حدود با کسانی است که شایستگی نظر و فتوی و حکم را دارا باشند». این گونه روایات به ضمیمه دلائلی که حق حکم نمودن را در دوران غیبت از آن فقها میداند، به خوبیروشن میسازد که اقامه حدود و اجرای احکام انتظامی در عصر غیبت، حق و وظیفه فقهاء میباشد. »[1] همانگونه که ملاحظه میشود، ایشان همانند دیگر فقیهان بزرگ به این نتیجه رسیدهاند که در عصر غیبت، حق تصدی در «امورحسبیه» - نظیر رسیدگی و سرپرستی و ضمانت اجرایی احکام انتظامی و آنچه در رابطه با مصالح عامه امتاست - به فقیهان جامع الشرائط واگذار شده است. خواه به حکم وظیفه و تکلیف باشد، یا منصب شرعی که با نامولایت عامه یاد میشود و در هر دو صورت، حق تصدی این گونه امور، با فقهای شایسته است. چنانکه حضرت امام (ره) نیز علاوه بر اینکه فقها را برای ولایت از ناحیه امام معصوم (ع) منصوب می داند. وظایف فقها را در مسائل حکومتی از مصادیق بارز امور حسبه دانسته و می گوید: « پنهان نیست که حفظ نظام ، حراست از مرزهای مسلمانان ، نگه داری جوانان از رویگردانی از اسلام، جلوگیری از تبلیغات ضد اسلامی و مانند آن از واضح ترین حسبیات است و دسترسی به آنها جزء با تشکیل حکومت عدل اسلامی میسر نمی باشد. پس با صرف نظر کردن از ادله ولایت فقیه، شکی نیست که فقها برای انجام این حسبیات و تصدی حکومت اسلامی قدر متقین می باشند. »
اما در مورد ولایت مطلقه فقیه از منظر آیت الله خویی ابتدا به تعریف مختصر این موضوع پرداخته و سپس دیدگاه این فقیه بزرگوار بیان می شود :
ولایت مطلقه یعنی اینکه (برای ادامه مطلب روی فلش بالا سمت چپ و یا اینجا کلیک کنید )
انشارات لیلة القر (مرکز نشر آثار )
منبع مرکز ملی پاسخگویی به مسائل دینی(اسک دین دات آی آر)